- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
i
تغییر زبان
جستجو
- زمان مطالعه : < 1 دقیقه دقیقه
- 0 نظر

یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط نقل میکند: روزی همسرم تب شدیدی کرد و مجبور شدم او را به بیمارستان ببرم و آن موقع هزینۀ زیادی صرف کردم. باز هم خوب نشد و دوباره به بیمارستان دیگری رفتیم و باز هم خوب نشد. نگران بودم.
روزی که همسرم هم در ماشین بود، جناب شیخ رجبعلی خیاط را سوار ماشین خودم کردم و گفتم: آقاجان، ایشان همسرم هستند که گفتم تب دارند. شیخ نگاهی کردند و به او فرمودند: خانم، بچه را که این طور نمیزنند، استغفار کن، از دل بچه در بیاور و دلش را به دست بیاور، خوب میشوی.
همین کار را کردیم و خوب شد. همسرم کودک را به خاطر ادرار کردن در منزل آن چنان کتک زده بود که نزدیک بود نفس بچه بند بیایید.
منبع: محمد محمدی ری شهری؛ کیمیای محبت، ص۱۲۱
اشتراک گذاری
لطفا نظرتان را درباره این محتوا بنویسید
دانلود فایل
برچسب ها
دانلود فایل
برچسب ها
فایل تصویری در سایت شما
فایل صوتی در سایت شما