- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- 0 نظر

در میان اقوام و ملل جهان از دیرباز، رفتارهایی برای نشان دادن احترام به دیگران، بزرگداشت افراد، ابراز محبت و دوستی … وجود داشته است؛ این رفتارها در برابر رهبران دینی و بزرگترها، حاکمان و امیران، دانشمندان و دوستان وخویشاوندان و کودکان… بروز پیدا میکند، از جمله این رفتار بوسیدن سر و پیشانی، گونه و دست و پا میباشد.
در آثار و منابع اسلامی و در بین علما و مسلمین -از همه فرقهها و مذاهب- نیز چنین رفتارهایی را میتوان مشاهده کرد که یکی از آنها دست بوسی است.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، رفتارهای مورد اشاره به خودی خود و به ذات خویش، دارای حسن و قبح نیستند، و به بیان دیگر حسن و قبح ذاتی ندارند، و نیکویی و زشتی آن، وابسته به نیتها و انگیزههای افراد، شرایط اجتماعی، فرد انجام دهنده و … برمیگردد؛ به عنوان مثال، دست بوسی کودکی نوزاد نمیتواند معنا و مفهوم زشت و ناپسندی در هیچ فرهنگ و مذهبی داشته باشد، و معنای آن جز ابراز محبت و عاطفه نسبت به کودک نخواهد بود.
بنابراین، در بررسی رفتار «دست بوسی» و پسند و ناپسندی آن، باید به جوانب دیگر آن پرداخت، و به انگیزهها، نتایج و آثار آن توجه کرد، بر این پایه، حکم واحد و یکسانی برای «دست بوسی» نمیتوان صادر کرد، که همه موارد و افراد را در همه شرایط و زمانها و مکانها در برگیرد و آن را در همه موارد ناپسند و مذموم یا مورد پسند و نیکو شمرد.
نباید از یاد برد که اقوام و مللی که به اسلام گرویدند، دارای رفتارهای مختلف به جهت احترام و تکریم بزرگان و دیگران بودند، و اسلام در برابر این رفتارها سه گونه برخورد داشته: پارهای از آنها را تایید و برخی را رد نموده است و پیرامون برخی از رفتارها نیز سکوت اختیار کرده یعنی ما رد و یا اثباتی در سیره و سنت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و بزرگان اسلام در برابر آن نمیشناسیم.
در اسلام، رفتاری مانند «سجده» در برابر دیگران به شدت رد و نفی شده است، ولی پیرامون «دستبوسی»، آثار مختلفی در دست است که برخی آن را تایید و برخی رد میکنند، بنابراین میتوان گفت که نظر اسلام و دین پیرامون آن، نه رد مطلق و نه تأیید مطلق میباشد، بلکه با توجه به موارد آن که به سبب انگیزهها و شرایط تغییر میکند، حکم آن نیز مختلف میشود، بی شک میتوان گفت که «دستبوسی» که موجب خواری و ذلت «دستبوسنده» و کبر و غرور کسی شود که دست او بوسیده میشود، ناپسند و مذموم است.
اینک با نقل نمونههایی از سنت و سخنان بزرگان اسلام، زوایای بیشتری از بحث برای خوانندگان روشن میشود.
اگر سجده به غیر از خدا واجب میشد، یقینا بر پدر و مادرم سجده میکردم؛ بنابراین اگر آن طوری که نباید با پدر و مادر برخورد کرد برخورد شود، فرزندانش بدتر از آن را با او برخورد میکنند و بهتر این است که قبل از این که پدر و مادر چیزی را از ما طلب کنند، آن کار را برایشان انجام بدهیم.
کتاب شریف کافی بابی با عنوان “التقبیل” دارد که در آن به برخی از سنتهای بوسیدن در اسلام اشاره شده است. از جمله این موارد این است که میفرماید: “به درستی که برای شما مۆمنان نوری است که به آن در دنیا شناخته میشوید تا این که اگر شخصی برادر مۆمنش را دید بر آن موضع نور که در پیشانیاش است بوسه میزند”. [کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۱۸۵]
در تحف العقول حدیثی از امام رضا(علیه السلام) است که میفرماید: “مرد دست مرد دیگری را نبایستی ببوسد، چرا که بوسیدن دستش همانند نماز گزاردن بر اوست.”[حرانی، حسن بن شعبه، تحفالعقول، ص ۴۵۰]
اصل کلمه صلاه به معنای دعا و استغفار است [ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج، ص ۴۶۴] و در قرآن کریم هم به دو معنای “دعا” و نماز” استعمال شده است. خداوند میفرماید: “وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُم”. [توبه، ۱۰۳] در آیه دیگر میفرماید: ” إِنَّ الصَّلاهَ کانَتْ عَلَی الْمُۆْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتا”، [نساء، ۱۰۳] که در آیه اول به معنای دعا و در آیه دوم به معنای نماز واجب آمده است. [طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۲۶۶]
درست است که “صلاه” در این حدیث به معنای نماز است، ولی توجه داریم که روایت بدون سند و مرسل است.
اما در کتاب کافی احادیثی است که دلالت بر جواز بوسیدن دست میکند. از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: لا یُقبّل رأسُ أحد و لا یداه. إلا رسول الله أو من اُرید به رسول الله؛ (سر و دست کسی را نباید بوسید به جز رسول خدا، یا کسی که با بوسیدن سر و دست او رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلم) قصد شود.(کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۲، ص ۱۸۵)
بیتردید، فرزندان رسول خدا و همچنین علما و پیشوایان دینی، با توجّه به این که آنان وارثان پیامبران هستند ـ بر حسب روایات معتبر ـ میتوانند، مصداق کسانی که با بوسیدن سر و دست او، رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلم) قصد شود، باشند. بوسیدن دست عالمان دینی، به خصوص سادات آنان همان تعظیم شعائر اسلامی و اظهار محبّت شخصی به دین اسلام و به مظاهر این دین الهی است. البته اگر کسی به خاطر مطامع دنیوی کار خود را ضایع نکند. از روایات استفاده میشود که در زمان رسول خدا و ائمه هم این کار انجام میشده است.
در استفتاءات شرعی مراجع نیز در جواب پرسشهایی از این قبیل. پاسخ هائی نظیر این که: بوسیدن دست دیگری فی نفسه مکروه است، مگر آن که بوسیدن دست به خاطر رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلم) باشد مثل بوسیدن دست عالم دینی یا دست سادات که در این صورت مطلوبیت دارد، و یا این که: بوسیدن دست از مصادیق احترام است و نسبت به کسانی که احترامشان مستحب است، احترام با دست بوسیدن حاصل میشود.
یا شخصی میگوید بر امام صادق(علیه السلام) وارد شده و دست ایشان را بوسیدم، سپس فرمود جایز نیست دست کسی بوسیده شود، مگر دست انبیای الهی یا اوصیای آنان.”[همان]
همان طور که از این روایات استفاده میشود بوسیدن دست پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم(علیهم السلام) اشکالی ندارد، بلکه مطلوب است. [آیت الله تبریزی در جواب استفتایی قائل به جواز بوسیدن دست عالم و سید هاشمی هستند. نک: تبریزی، میرزا جواد، صراط النجاه، ج ۵، ص ۲۶۶]
در روایت اولی امام صادق(علیه السلام) میفرماید: “… یا کسی که از او قصد رسول خدا شود.” به طور قطع امامان معصوم(علیهم السلام) جزو این گروه هستند که با دیدن آنان، یاد و خاطره رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) زنده میشود و شأن و جایگاه آن حضرت را دارند.
اما روایت میتواند مراجع و علمای دین که دارای صفات اخلاقی و کمالات نفسانیاند و در راستای دین پیامبر و اشاعه فرهنگ اسلام و اهل بیت تلاش میکنند و احترام به آنان در راستای احترام به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است، را شامل شود؛ زیرا در زمان غیبت، کسانی که از دین خداوند نگهبانی کرده و برخی از شۆون پیامبر اسلام و امامان معصوم(علیهم السلام) را دارا هستند و از هر صنفی به خواستهها و آرمانهای حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) نزدیک ترند، مراجع و عالمان دینی هستند. [علامه مجلسی در استظهاری که از این گونه روایات دارد، بوسیدن دست عالمان دینی و سادات را مشمول این روایات میداند. نک: مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ۷۳، ص ۳۸]
پس اگر چه عالمان دینی چنین توقعی ندارند و احیاناً از این که دستشان بوسیده شود رنجیده میشوند، ولی از باب احترام به حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) و تعظیم شعائر چنین عملی بلا اشکال است.
بوسیدن دست و پای پدر و مادر کبر و غرور را پایین میآورد
آیتالله مکارم شیرازی نقل میکنند که هر وقت به شیراز میرفتم دست و پای پدر و مادرم را میبوسیدم و در ادامه گفتند هیهات اگر انسان فکر کند که تنهایی به جایی میرسد.
مرحوم ملامحسن فیض کاشانی نقل میکنند که اگر سجده به غیر از خدا واجب میشد، یقینا بر پدر و مادرم سجده میکردم؛ بنابراین اگر آن طوری که نباید با پدر و مادر برخورد کرد برخورد شود، فرزندانش بدتر از آن را با او برخورد میکنند و بهتر این است که قبل از اینکه پدر و مادر چیزی را از ما طلب کنند، آن کار را برایشان انجام بدهیم.
کسانی که پدر و مادرشان را از دست داده از دار دنیا رفتهاند و از طرفی عاق آنها نیز شدهاند، میتوانند برای انجام هر عمل مستحبی که قصد انجام آن را دارند، پدر و مادرشان را نیز در ثواب آن اعمال شریک کنند البته غیر از اعمال واجب و خوب است که هر جمعه قبل از طلوع آفتاب بر سر مزارشان بروند تا مشکلشان برطرف بشود و روزانه حداقل ۱۱۰ مرتبه برای آنها استغفار کند، بنابراین هیچ موقع نباید پدر و مادر فراموش شوند و همان طور که پروردگار رب عظیم برای انسانها حیّ ابدی است، ربّ صغیر نیز باید برای انسانها حیّ ابدی باشند.
با توجه به این نکات و اهمیت پدر و مادر بوسیدن دست والدین به نشانه احترام، گرچه روایت صریحی ندارد، اما از باب این که وجوب و یا استحباب، احترامشان ثابت است. و این کار از جمله نشانههای احترام به شمار میرود. بوسیدن دستشان نیز بالتبع مطلوب است.
مردی به حضور پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و پرسید: «ای رسول خدا! من سوگند خوردهام که آستانه ی در بهشت را ببوسم، اکنون چه کنم؟» پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: پای مادر و پیشانی پدرت را ببوس،(یعنی اگر چنین کنی، به آرزوی خود در مورد بوسیدن آستانه ی در بهشت میرسی).
اجر بوسیدن دست و پای پدر و مادر
مردی به حضور پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و پرسید: «ای رسول خدا! من سوگند خوردهام که آستانه ی در بهشت را ببوسم، اکنون چه کنم؟» پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: پای مادر و پیشانی پدرت را ببوس،(یعنی اگر چنین کنی، به آرزوی خود در مورد بوسیدن آستانه ی در بهشت میرسی.) او پرسید: اگر پدر و مادرم مرده باشند، چه کنم؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: قبر آنها را ببوس.
هنگامی که حضرت ابراهیم(علیه السلام) برای دیدار پسرش اسماعیل، از شام به مکه آمد، فرزندش در خانه نبود و حضرت ابراهیم(علیه السلام) به سوی شام برگشت. وقتی اسماعیل به خانه بازگشت، همسرش آمدن حضرت ابراهیم(علیه السلام) را به اسماعیل خبر داد. اسماعیل به جست و جوی رد پای پدر پرداخت و جای پای پدرش را پیدا کرد و به عنوان احترام به پدر، جای پای ایشان را بوسید.(الاعلام قطب الدین حنفی ص ۲۴)
بیان یک خاطره
علّامه حسنزاده آملی نقل کرده است: بنده حریم اساتید را بسیار بسیار حفظ میکردم. سعی میکردم در حضور استاد به دیوار تکیه ندهم، چهار زانو بنشینم، حرفی را زیاد تکرار نکنم، چون و چرا نمیکردم که مبادا سبب رنجش استاد شود. یک روز محضر آقای مهدی الهی قمشهای نشسته بودم. خم شدم و کف پای ایشان را بوسیدم. ایشان برگشتند و به من فرمودند: چرا این کار را کردی؟! گفتم: من لیاقت ندارم که دست شما را ببوسم. برای بنده این کار مایه مباهات است، خب چرا این کار را نکنم؟!(منظومه معرفت، ص ۴۰)
منابع: سایت جماران؛ اسک دین؛ ماهنامه موعود، ش ۱۲۱؛ درس اخلاق آیتالله روحالله قرهی در مسجد و حوزه علمیه امام مهدی(عج)
منبع: بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان؛ زهرا اجلال