- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
کودک نوازی در سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
مدت یک قرن است که غرب، تحقیقات دامنه دار و عمیقى پیرامون روان شناسى کودک به انجام رسانده است که به واقع، نتایج چشمگیرى از آن پژوهش ها به دست آمده است؛ هر چند به بسیارى از پژوهش هاى آنان نمى توان به دیده اطمینان کامل نگریست.
تا این زمان، همچنان پیروان ژان پیاژه (زیست شناس، فیلسوف و روان شناس سوئیسى، متوفاى ۱۹۸۰ م. )، اسکینر، باندورا، کلارک هال، اریکسون و هاینزوانر، با یکدیگر نسبت به عقاید استادان خود اختلاف عقیده دارند. جمعى کودک را بزرگسالى کوچک (به تعبیر آنان: مینیاتور بزرگسال) و بعضى او را کاملاً متمایز با بزرگسال تعریف مى کنند. عده اى او را متمایل به بدى، و برخى او را پاک سرشت مى دانند.
درباره تربیت، تغذیه، رشد، عادت ها و رفتارهاى کودک نیز نظریات متفاوت و متناقض بسیارى میان پژوهشگران وجود دارد که به واقع آدمى گاه در انتخاب نظریه درست میان آنان سرگردان می شود.
انبوه نتایج علمى که امروزیان بدان دست یافته اند در سایه آزمایش هاى سالیان متمادى، استفاده از فن آورى و استمداد از تجربیات گذشتگان است؛ با این حال پیوسته طرح ها و نظریات جدیدى به دست می آید که گاه به طور کامل، ناقض نظریات گذشته است.
اما در صدها سال پیش که هیچ یک از این زمینه ها و امکانات پژوهشى وجود نداشته است، از سوى حضرت محمد امین (صلى الله علیه و آله و سلم) نسبت به کودکان، گفتارها و رفتارهایى مشاهده شده است که امروزیان در ژرفاى آن درمانده شده اند و فهم عمیقى از آن به دست نیاورده اند. معجزه حضرت محمد امین (صلى الله علیه و آله و سلم) تنها آیات قرآن نبود. گفتار و رفتارش، همه معجزه بود. چه آن که معجزه پدیده اى است که بشر از ارائه نمونه آن ناتوان باشد.
در عقاید امروزیان متمدن و متفکر (۱) چنین آمده است که: اگر کودکان، وحشى و پرخاشگرند باید آنان را رام و مطیع گردانید، زیرا آنان ماهیت حیوانى دارند و غرایز نقش اساسى در انگیزش رفتارشان دارد. (۲)
این در حالى است که ما بارها این جمله را از سخنان رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) شنیده یا خوانده ایم که: پنج چیز است که تا آستان مرگ، آنها را ترک نمى کنم؛ یکى از آنها سلام کردن به کودکان است. (۳)
به راستى، ژرفاى مفهوم این جمله را کدام متفکّر روان شناس درک مى کند؟ در افکار خردسالان چه می گذرد که حضرت امام صادق (علیه السلام) در پى نقل آنچه از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) فرا گرفته، می فرماید:
احبّوا الصبیان و ارحموهم و اذا وعدتموهم ففولهم فانهم لا یرون الاّ انکم ترزقونهم؛ به کودکان محبت بورزید و مورد شفقتشان قرار دهید و هرگاه به آنان وعده اى دادید، وفا کنید. زیرا آنها شما را روزی دهنده خود مى دانند. (۴) در این رفتار رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) چه حکمتى نهفته بوده است که همه روزه که صبحگاه از خواب بر می خاست، دست محبّت به سر فرزندان خود می کشید! (۵)
در این نوشتار به طور گزیده به تشریح پاره اى از گفتارها و رفتارهاى حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) درباره کودکان می پردازیم.
نامطمئن بودن نظریات رایج کنونى و سرمشق بودن رفتار پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) براى ماـ به تصریح آیه قرآن ـ (۶) ما را بر آن می دارد که به فرموده ها و کردار حضرت رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) عمیق تر بنگریم و به واقع اعتقاد داشته باشیم که آنچه او به جاى آورده ـ به فرض درستى روایت ـ فراتر از اکتشافات علمى امروزیان است. کوچکترین عمل او در پى ارائه معیارى است که براى معاصران وى ناشناخته ماند و برخى تا این زمان نیز ناشناخته باقى مانده است. از آن نمونه، در جمله اى ساده از آن بزرگوار می خوانیم:
«اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم؛ (۷) فرزندانتان را گرامى بدارید و با آداب و روش پسندیده با آنان رفتار کنید».
در نظر سطحى، این فرموده تنها سفارش به احترام کودکان و رفتار صحیح با آنان است. امّا این که چه رفتارى در شأن کودک نیست تا از آن پرهیز شود، و چه روشى نادرست است تا نسبت به وى انجام نگیرد جاى گفتگو است. آیا والدین و مربیان براى یافتن پاسخ صحیح این دو پرسش، خود نباید پیشتر پیرامون تربیت کودک آگاهى هایى به دست آورند؟
پدر و مادرى که با آداب و روش صحیح زندگى ناآشنایند چگونه می توانند فرزندشان را با آداب درست تربیت کنند؟! آیا بوسیدن کودکان ـ دختر یا پسرـ تا چه سنى روا است؟ آیا بلند شدن در برابر بچه هاى کم سنّ بجا است یا نابجا؟ آیا تنبیه و کتک آنان تا چه میزان سفارش می شود؟ تفاوت گذارى میان آنان تا چه اندازه صحیح یا ناصحیح است؟ بازى کودک و «بازى با کودک» چه لزوم و فایده اى دارد؟
بنابراین، سفارش به گرامیداشت کودک، تأکید بر تأسیس بنیادى است که به خانواده ها آموزش دهد چگونه با فرزندانشان رفتار کنند. خانواده و مجالس خانوادگى، آموزش و پرورش، صدا و سیما و مراکز فرهنگى، هر یک بنیادى است که باید بدین مهم توجه کند.
از طرف دیگر باید مشخص شود که بى احترامى به کودک و ترک آموزش وى چه پیامدهایى دارد! اگر اطرافیانش با آداب و روش درست با او برخورد نکنند چه پیش خواهد آمد؟ کودک در هر حال بزرگ خواهد شد. اگر او در بزرگسالى دریابد که بسیارى از رفتارهاى بزرگسالان با وى در کودکى، ناصحیح بوده است، نسبت به آنان چگونه خواهد اندیشید؟
آیا والدین چنین کودکى اکنون در بزرگسالى این کودک می توانند امیدوار باشند که وى آراى امروز آنان را بپذیرد و بدان عمل کند؟ چگونه بسیارى از والدین بدین امر توجه ندارند که یکى از علت هاى تمرّد نوجوانان و جوانان، پى بردن آنان به اشتباه روش پدر و مادر در کودکى ایشان است!
به هر تحلیل، توجه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) به دنیاى کودکان را در چندین جنبه می توان جستجو کرد:
کوشش براى تولّد فرزندان سالم
بر خلاف عقیده بسیارى از نظریه پردازان که تربیت کودک را از شش ماهگى یا دو سالگى به بعد نتیجه بخش مى دانند، تعالیم رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) زمانى پیشتر از این را در تربیت کودک مؤثر یاد مى کند. نوزاد، بیشتر صفات خوب و بد را از طریق ژن از پدر و مادر به ارث می برد.
بنابراین، تربیت او نه از دوران حمل که پیش از ازدواج آغاز می شود. دختر و پسرى که پیش از ازدواج به اصول اخلاقى و دینى پایبند نباشند، بسیار دشوار می توان امید داشت که فرزند آنان درستکار تربیت شود. البته سهم محیط تربیتى و عوامل و استثنائات روزگار را نادیده نمى انگاریم.
اگر تربیت کودک از شش ماهگى یا دو سالگى آغاز می شود، این دستور رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) چه مفهومى می یابد که می فرماید: هر کس صاحب فرزندى شد، در گوش راست کودکش اذان و در گوش چپ او اقامه بگوید تا از شرّ شیطان در امان باشد.
امیرمؤمنان على (علیه السلام) می فرماید: زمانى که دو پسرم حسن و حسین (علیهماالسلام) تولد یافتند، آن حضرت همین عمل را انجام داد و دستور فرمود تا در گوش آنها سوره حمد و آیه الکرسى و آیه هاى سوره حشر و سوره اخلاص و ناس و فلق را بخوانند. (۸)
اگر کودک دو ماهه، استعداد تربیت و پذیرش ندارد و مشاهدات و شنیده هاى او در درونش تأثیر نمی نهد، به چه سبب رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) می فرماید: هرگز مبادا که کودکى در گهواره نظاره گر رفتار زناشویى زن و مرد باشد. (۹) اگر در چنین موقعیت، صداى زن و مرد را بشنود، به راه رستگارى (و پاکى و خیر) قدم نمى نهد. (۱۰)
به راستى، آیا سلامتى مادر در دوران حمل، تغذیه، ترس و نگرانی ها و نیز اعتیاد وى بر سلامتى روحى نوزاد اثر نمى گذارد؟! آنگاه چگونه می توان نوزاد ناسالم را درست تربیت کرد؟!
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: در عصر رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) مردى از انصار [در مدینه [به آن حضرت شکایت کرد که: همسرم، دختر عموى من است و خانواده و اجداد ما، همه سفیدپوست هستیم و اینک او، فرزندى به دنیا آورده که سیاه پوست و شبیهِ سیاهان حبشى است.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) اندکى تأمّل کرد و سپس از زن توضیح خواست. زن به پاکى خود سوگند یاد کرد. پیامبر فرمود: بین هر انسان تا حضرت آدم (علیه السلام)، ۹۹ عِرقْ (پیوند، ژن، ریشه) وجود دارد که در ساختمان فرزند فعالیت مى کنند. . . فرزند، شبیه یکى از آنها می شود. . . این نوزادِ سیاه پوست، شبیه یکى از اجداد دور شماست. کودک را بگیر که فرزند خود تو است. ۱۱
هنگامى که نوزاد رنگ پوست خود را به وسیله ژن از اجدادش به ارث ببرد، آیا صفات خوب یا بد به همین وسیله از آنان به وى سرایت نمى کند؟!
آن حضرت در همین باره فرموده است: اُنظر فى اىّ شىء تضع ولدک فانّ العرق دسّاس؛۱۲ خوب بنگر که نطفه خود را در چه جایگاهى جاى می دهى، زیرا ریشه ها [و ژن آدمى] به طور پنهان تأثیرگذار است. [و از طریق آن، اخلاق اجداد به فرزندان منتقل می شود. ]
نیز در جاى دیگر فرمود: الشّقىّ شقىّ فى بطن اُمّه و السّعید سعیدٌ فى بطن اُمّه؛ ۱۳ بدبخت در شکم مادر بدبخت می شود و سعادتمند، در شکم مادر چنین می شود.
در روایتى دیگر آن حضرت به نقش برادر (دایى فرزندان) در تربیت فرزند اشاره مى کند و می فرماید: اِختاروا لنطفکم فانّ الخال احد الضجیعین؛۱۴ همسر [شایسته] براى نطفه هاى خود انتخاب کنید. زیرا دایى، یکى از دو ستون (مهم تشکیل دهنده) نوزادتان است.
و نیز فرموده است: از ازدواج با زنان زیبارویى که در خانواده بد پرورش یافته اند، بپرهیزید. (۱۵)
توجه به سلامت جسمى و روحى مادر
فرزندان ما ـ به ویژه دختران ـ بیشتر اوقات خود را در کنار مادر سپرى مى کنند و از تعلیمات او چیزها می آموزند. بر این اساس، آنان که دغدغه تربیت فرزند دارند نخست باید به تربیت همسر بپردازند. دختران و زنان نیز تأثیرپذیرتر از پسران و مردان اند. بنابراین در آستانه زندگى، مرد باید مهمترین همت خود را آموزش و تربیت همسرش قرار دهد. زمانى که مادر خانواده درست آموزش ببیند و تربیت شود، تربیت فرزندان او با سهولت انجام می پذیرد. چنان که اگر مادر نکوهیده خوى باشد، تربیت فرزند خیلى دشوار است. زیرا او اوّلین آموزگار کودک شماست.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده است: «ایاکم و تزویج الحمقاء، فانّ صحبتها بلاء و ولدها ضیاع؛۱۶ از ازدواج با زنان کودن بپرهیزید که همنشینى آنها [نوعى [بلا و فرزندشان تباه است».
پس از انتخاب همسر شایسته و توجه به آموزش و تربیت او، مهمترین وظیفه، ایجاد محیط روانى سالم در خانه است. این نخستین ابزار هر طرح تربیتى موفق است. هر که دلسوز فرزند خود است پیش از هر کار باید بکوشد تا حدّ امکان فضاى خانه آکنده از آرامش و مهرورزى شود.
تا زمانى که کودک شما خود را در چنین فضایى نبیند زمینه اى براى شکوفایى استعدادهاى خود نمى یابد و بیشتر توان او صرف مبارزه با ترس و اضطراب ها و مقابله با عوامل رنج آور زندگى می گردد. هر چه محیط آنان صمیمی تر و درس آموزتر و روان ایشان مطمئن تر و بی هراس تر باشد، آموزش و تربیت آنها هموارتر و آموختن هایشان از محیط بیشتر و پایدارتر است.
حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده است: «حقّ الولد على والده… ان یسفره اُمَّهُ… ؛۱۷ حق فرزند بر پدر این است که (پدر) مادر را احترام کند».
زمانى که فرزند، مادر را در نگاه پدر محترم ببیند، احساس امنیت و آرامش مى کنند. مادرى که در خانه از احترام پدر محروم باشد، نخواهد توانست نقش مادرى خود را به درستى ایفا نماید.
پیشگیرى بهتر از درمان
اصل نامبرده در روان شناسى تربیتى، جایگاهى ویژه دارد و کوشش می شود تا پیش از پدید آمدن ناهنجاری هاى رفتارى، عوامل پدیدآورنده آن شناسایى و پیشگیرى شود.
از طرفى امروزه والدین، از بسیارى از رفتارهاى فرزندان خود ناخشنودند و امید دارند که کسى از راه برسد و فرزندشان را به حقوق والدین آشنا کند، حال آن که گاه کوتاهى خود والدین سبب بروز چنین مشکلى است. زیرا در تربیت و پرورش آنان، سهل انگارى نموده اند. رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) در همین باره فرموده است: «رحم الله من اعان ولده على برّه؛۱۸ خداى رحمت کند کسى که فرزند خود را به نیک رفتارى کمک کند».
از آن حضرت پرسیدند، چگونه؟ فرمود: آنچه کودک در توان داشته و انجام داده، از او بپذیرند. آنچه انجام آن در توانش نیست، از او نخواهند. او را به گناه و طغیان وادار نسازند. به او دروغ نگویند. رفتار نابخردانه (نسبت به وى و در مقابل او) انجام ندهند.
به واقع هر یک از ما دوست داریم فرزندانمان نسبت به ما چگونه رفتار کنند؟ با خود بیندیشیم که اگر ما خویشتن را براى نیل بدین منظور کمک نکنیم، دیگران چگونه و تا چه میزان خواهند توانست ما را در این هدف مدد رسانند! پس همان بهتر که فهرست همه انتظاراتمان را نسبت به فرزندانمان یاد داشت کنیم و آن گاه بیندیشیم که براى موفقیت فرزند در این برنامه، خود ما چه وظایفى بر عهده داریم.
چندى پیش، دوستى از فرزندانش سخت گله مند بود که آنها بیشتر اوقات روزانه یشان را به تماشاى تلویزیون می گذرانند. به وى گفتم: کمى به جاى گله از آنها خود را نکوهش کن. چون غیبت طولانى شما و همسرت از محیط خانه، سبب دلتنگى آنها را فراهم می آورد. آنها براى رفع این دلتنگى به تماشاى تلویزیون پناه می آورند و زمانى که بدین روش عادت کردند، دیگر در وقت حضور شما نیز نمى توانند از عادات خود دور شوند.
درمان روحى با اعطاى شخصیت
احساس ضعف شخصیت، نه فقط بزرگسالان را رنج می دهد و به ناهنجارى رفتارى وا می دارد، کودکان را نیز دچار مشکل مى کند. بعضى می پندارند چون کودک پیکرى کوچکتر از بزرگسالان دارد، شخصیت خود را هم کوچک می پندارد؛ حال آنکه چنین نیست و چه بسا بى توجهى به شخصیت کودکان زیانبارتر از بى توجهى به شخصیت بزرگسالان باشد، زیرا احساس ضعف شخصیت در کودکى سبب بروز رفتارهاى ناصواب و ویرانگر در بزرگسالى است. به همین سبب است که امام هادى (علیه السلام) فرموده است: از شرّ آن که خود را حقیر و بى مقدار بپندارد، در امان مباش. ۱۹
از رفتارهاى متداول حضرت رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) در مقابل فرزندش فاطمه (علیهاالسلام) و نیز نوه هاى عزیزش امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام)، احترام وصف نشدنى و برخاستن در مقابل آنان است. شیعه و سنى نقل نموده اند که آن جناب پیوسته با حضور دختر خردسالش، تمام قامت در برابرش می ایستاد و احترامش می کرد. ۲۰
گاه به احترام و نیز مراعات خردسالى نوادگانش، سجده نماز را طولانى می ساخت یا براى بر آوردن حاجت آنان، نماز را با سرعت به پایان می برد. هر روز صبح بر سر فرزندان و نوادگانش دست نوازش می کشید و مهربانى و عطوفت نسبت به کودکان، خوى همیشگى آن حضرت بود. ۲۱
با این همه، در بزرگداشت شخصیت کودکان باید همواره توجه داشت که این امر براى ارضاى حسّ شخصیت طلبى آنان است. بدین سبب باید در انجام آن به شیوه اى گام برداشت که زمینه غرور و نازپرورى کودکان فراهم نشود و این امر زمانى است که ما همه شیوه هاى تربیتى را همگام عمل کنیم؛ چنان که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) عمل می کرد.
پى نوشت ها
- این دیدگاه فروید گرایان است. ر. ک: همان، ص ۱۱۱
- بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۲۱۵
- کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ح ۴۷۰۲
- بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۱۴؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۲۶
- لقد کان لکم فى رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجو الله و الیوم الاخر… (سوره احزاب، آیه ۲۱).
- احزاب: ۲۱
- ر. ک: روان شناسى رشد، دکتر حسن احدى، شکوه السادات بنى جمالى، ص ۱۱۰ ـ ۱۶۴
- بحارلانوار، ج ۲۳، ص ۱۱۴
- مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۶۱۹
- وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۹۵
- همان، ص ۹۳
- همان، ج ۱۵، ص ۱۲۸
- المستطرف، ابشیهى، ج ۲، ص ۲۱۸؛ به نقل مسئولیت تربیت، محمد دشتى، ص ۴۱
- بحار الانوار، ج ۷۷، ص ۱۱۵؛ ج ۵، ص ۹
- فروع کافى، ج ۵، ص ۳۳۲؛ به نقل فرهنگ تربیت فرزند در اسلام، محمود ارگانى، ص ۱۶
- فروع کافى، ج ۵، ص ۳۳۲
- بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۷
- کافى، ج ۶، ص ۴۸، باب حق الاولاد ؛ وسائل الشیعه (۳۰ جلدى)، ج ۲۱، ص ۴۸۱
- بحار الانوار، ج ۴، ص ۸۶
- تحف العقول، ص ۵۱۲
- السیره الحلبیه، ج ۳، ص ۴۸
منبع: فرهنگ کوثر؛ شماره ۵۰؛ نویسنده: یوسف غلامى