- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
ناامیدى و زیانهاى آن
چنانچه اشاره شد، امید در زندگى انسان، باعث انجام کارهاى شایسته و تلاشهاى مفید و پرثمر مىشود. انسان امیدوار، هم در این دنیا راحت و سالم زندگى مىکند و هم در آخرت از نعمتهاى فراوان الهى بهرهمند مىگردد. در برابر امید، ناامیدى قرار دارد که زیانهاى فراوانى براى فرد و جامعه به دنبال دارد.
کسى که به علل گوناگونى همچون تبلیغات دشمن، عجول بودن و فقدان آیندهنگرى، احساس ناتوانى، احساس خودکمبینى و مشکلات جسمى، به زندگى در این دنیا امید ندارد و کسى که از آمرزش پروردگار پس از مردن ناامید است، برنامهاى نیز براى بهرهمندى از آن ندارد، زندگى را هیچ و پوچ مىداند. او از هم اکنون ناراحت است که چه پیش خواهد آمد، و چه سرنوشتى در انتظار اوست.
از این رو، به هیچ کار مهمى دست نمىزند و هیچ اقدام مثبتى انجام نمىدهد و چون امیدى به آینده ندارد، مرتکب جنایات بزرگ و خطرناگ مىشود. روانشناسان براى افسردگى نشانههایى ذکر کردهاند که یکى از آنها نومیدى است. فرد افسرده، نسبت به آینده بدبین و نومید بوده و بوى بهبودى از اوضاع جهان احساس نمىکند.۱۴ فرد نومید احساساتى همچون تنهایى، وازدگى، غمزدگى و بیروحى دارد که این امر منجر به سرخوردگى بیشتر او مىشود.۱۵
در آیهاى خداوند درباره نومیدى به سبب کمظرفیتى انسان مىفرماید: (وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَهً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لیؤوسٌ کَفُورٌ وَ لَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّى إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ)(هود: ۹ـ۱۰)؛ و اگر از جانب خود رحمتى به انسان بچشانیم، سپس آن را از وى باز گیریم قطعاً نومید و ناسپاس خواهد شد؛ و اگر پس از محنتى که به او رسیده است نعمتى به او بچشانیم، حتماً خواهد گفت: گرفتارىها از من دور شد. بىگمان، او شادمان و فخرفروش (خودستاى) است.۱۶
افرادکوتهنظر، که تنها زمان حال خود را دیده، از امور دیگر غافلند، هنگام از دست دادن امکانات و موهبتهاى مادى، از رحمت الهى ناامید شده، تدبیر خداوند را در هستى منکر مىشوند. چون انسان از نظر روحى و روانى ضعیف است، وقتى خداوند برخى نعمتهاى دنیوى را به او داد، سپس باز ستاند، ناامید شده، تصور نمىکند که دیگر آن نعمتها به سویش بازگردند.
گویا امکانات مادى را حق مسلّم خود دانسته، خدا را مالک آنها نمىشناسد. چنین افرادى پس از گذر از سختىها و دستیابى به موهبتهاى دنیوى، به شادمانى بسیار، تکبّر، و فخرفروشى، که صفات نکوهیدهاى هستند، مبتلا خواهند شد و آنچنان به خود مغرور مىگردند که تصور مىکنند همه مشکلات و ناراحتىهاى آنها برطرف شدهاند، و هرگز باز نخواهند گشت. بدین دلیل، شادى و سرمستى بىحساب و فخرفروشى بیجا به حدى سر تا پاى آنان را فرا مىگیرد که از شکر نعمتهاى پروردگار غافل مىمانند.
این افراط و تفریط، بلاى بزرگى است که اینان بدان مبتلا شدهاند؛ زیرا سبب مىشود اینان هرگز نتوانند در زندگى موضعى متعادل و صحیح داشته باشند؛ گاه مغرور و متکبر و گاه ناامید مىشوند. از این رو، دایم در حال تشویش و دلهرهاند.
فقط افراد با ایمان، که روحى بلند و سینهاى گشاده (شرح صدر) دارند و در برابر شداید و حوادث سختِ زندگى صبر را پیشه خود ساختهاند و در همه حالات از کارهاى شایسته فروگذار نمىکنند از این دو حالت افراط و تفریط بیرونند؛ آنان هنگام فراوانى نعمت مغرور نمىشوند و خدا را فراموش نمىکنند، و هنگام سختىها و مصیبتها از رحمت خدا ناامید نمىگردند و به تدبیر او در هستى کافر نمىشوند.۱۷ به همین دلیل، براى اینان آمرزش از گناهان و پاداش بزرگ الهى (بهشت) خواهد بود.
پس راه مبتلا نشدن به یأس، دو امر است:
۱-صبر و تحمّل مشکلات؛
۲-ایمان به این واقعیت که نعمتها در ید قدرت الهىاند؛ به هر کس بخواهد و مصلحت بداند مىدهد و از هر کس بخواهد، مىگیرد و به آن که گرفته است، مىتواند بازگرداند.
خداوند در آیاتى چند، بشر را از ناامیدى باز داشته است؛ از جمله در آیه ۵۳ سوره زمر مىفرماید: (قُلْ یَا عِبَادِىَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ …)؛ بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیادهروى روا داشتهاید، از رحمت خدا نومید مشوید.
به دلیل فراوانى ضرر نومیدى، خداوند با لحنى آکنده از محبت و لطف، آغوش رحمت خویش را باز کرده و فرمان عفو عمومى صادر کرده است؛ مىفرماید: به بندگان گنهکار من بگو: هر اندازه گناه کردید، مبادا از رحمت الهى ناامید شوید، بلکه با توبه، کارهاى زشت خویش را تدارک کنید. از آیه استفاده مىشود که ناامیدى از گناهان بزرگ است.
امام صادق(علیه السلام) مىفرمایند: «… ناامیدى از رحمت خداوند، از بزرگترین گناهان نزد پروردگار است».۱۸
ناامیدى را خدا گردن زده است چون گنه مانند طاعت آمده است
کوى نومیدى مرو، امیدهاست سوى تاریکى مرو، خورشیدهاست.
(مولوى)
حضرت على(علیه السلام) در ضرر ناامیدى مىفرماید:
ـ «فقیه (و دین شناسِ) کامل کسى است که مردم را از آمرزش و مهربانى خداوند ناامید نسازد و از عذاب ناگهانى ایمن نسازد».۱۹
ـ «… اگر نومیدى بر [دل] چیره شود، تأسّف خوردن آن را از پاى درآورد».۲۰
ـ «بزرگترین بلا [براى انسان] قطع شدن امید است».۲۱
ـ «ناامیدى آدم را از پا در مىآورد».۲۲
ـ «قرنت الهیبهُ بالخیبهِ؛ ترس با ناامیدى همراه است».۲۳
ـ «تعجب مىکنم از کسى که [از رحمت خداوند] ناامید است، در صورتى که وسیله رستگارى با اوست که آن استغفار کردن است».۲۴
برخى آیات، قطع امید نسبت به خدا و روز قیامت را منشأ فسادها، تبه کارىها، انجام کارهاى ناپسند، طغیان و سرکشى و منتهى شدن کار انسان به شقاوت ابدى مىدانند (یونس: ۷ و ۸ و ۱۱ و ۱۵ / فرقان: ۲۱).۲۵
امید به رحمت خداوند، که قدرت بىانتها دارد، مطابق فطرت انسان است. اما اگر فطرت پوشیده شود ناامیدى به سراغ او مىآید. یأس از رحمت پروردگار محدود کردن رحمت او و نیز عفو و آمرزش الهى را نادیده گرفتن است؛ چنان که امید محرّک انسان به فعالیت و تلاش بود، ناامیدى سبب بازماندن او از عمل و دست کشیدن از جدیّت در کارها و بریدن از بندگى خداست.
از دامهاى بزرگ شیطان این است که در ابتدا بنده را فریب مىدهد و با گناهان کوچک و بزرگ او را مشغول مىسازد و چون مدتى بدین صورت با او بازى کرد، اگر باز در او نورانیتى دید که احتمال توبه و بازگشت به سوى حق در او وجود داشت، او را به یأس از رحمت مىکشاند و به او مىگوید: از تو گذشته و کار تو اصلاحپذیر نیست. این دام بزرگى است که شیطان بر سر راه بندگان گذارده، تا آنان را از درگاه پروردگار روى گردان کند.
اگر چنین حالتى براى فردى پیش آمد، ضررهاى فراوانى براى خود و دیگران دارد. چنین فردى دنبال فعالیت نمىرود و از زندگى دنیا باز مىماند و چون امیدى به زندگى ندارد دچار خمودى و افسردگى مىشود و همه چیز و همه کس را با دیده زشت و باطل مىبیند، و چون براى آخرت نیز کار شایستهاى انجام نداده است، پس از مرگ، از عذاب الهى در رنج است.
فرد مؤمن، دایم بین خوف و رجا (بیم و امید) قرار دارد؛ بدین معنا که او از یک سو، به فقر و ندارى خود نگاه مىکند که سرتا پا نقص و کمبود است، از خود هیچ گونه کمال، عزّت و توانایى ندارد و آنچه دارد همه از خداوند است. او از عبادتهاى خود بیم دارد، چه رسد به گناهان و نافرمانىهایش از پروردگار؛ و از سوى دیگر، به رحمت گسترده الهى، که تمام عالم را فرا گرفته است، نظر افکنده، امید دارد که این رحمت شامل او نیز مىشود.۲۶
بدین روى، امام صادق(علیه السلام) مىفرماید: «در سفارشات لقمان به فرزندش امور عجیبى بود؛ عجیبترین آنها این که از خداوند آن گونه بترس که اگر در درگاه او خوبىهاى جن و انس را آوردى، تو را عذاب مىکند؛ و به خدا این گونه امیدوار باش که اگر گناهان جن و انس را بیاورى تو را مىآمرزد». سپس امام فرمودند: «هیچ بنده مؤمنى نیست جز این که در دل او دو نور است: نور امید و نور بیم، که اگر هر کدام را وزن کنند، بر دیگرى نچربد».۲۷
پینوشتها
۱ـ ر.ک: محمدتقى مباح، اخلاق در قرآن، تحقیق و نگارش محمدحسین اسکندرى، قم، مؤسسه آموزشى پژوهشى امام خمینى (ره)، ۱۳۷۶، ج ۱، ص ۴۰۰
۲ـ حتى بیمارانى که مرگ آنان نزدیک است، با امیدِ به آینده مىتوانند روحیه خویش را حفظ کرده، روزها، هفتهها و ماهها درد و رنج را به راحتى تحمل کنند. (ر.ک: الیزابت کوبلر، پایان راه (پیرامون مرگ و زدگى)، تهران، رشد، ۱۳۷۹، ص ۱۴۲ / غلامحسین معتمدى، انسان و مرگ (درآمدى بر مرگ شناسى)، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۲، ص ۴۰)
۳ـ محمدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج ۲، ص ۶۸
۴ـ نهج البلاغه، ص ۶۶۳، حکمت ۱۵۰
۵ـ شورى: ۲۵ / نساء: ۱۴۵ و ۱۴۶ / هود: ۹۹ و… .
۶ـ ر.ک: ناتانیل براندن، روان شناسى حرمت نفس، ترجمه جمال هاشمى، تهران، مترجم، ۱۳۷۶، ص ۲۴۱
۷ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۱، ح ۱۵
۸ـ همان، ج ۶، ص ۲۰، ح ۱۰
۹ـ ر.ک: ناصرمکارم شیرازىودیگران، تفسیرنمونه، ج ۲۵، ص ۶۸
۱۰ـ عبدعلى جمعه حویزى، نورالثقلین، ج۵، ص۴۲۴،ح۱۳ و ۱۴
۱۱ـ ر.ک: راغب اصفهانى، مفردات الفاظ القرآن، ص ۴۵۷
۱۲ـ «یَوْمَئِذ لا تَنفَعُ الشَّفَاعَهُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَ رَضِىَ لَهُ قَوْل» (طه:۱۰۹)؛ در آن روز شفاعت [به کسى] سود نبخشد، مگر کسى را که [خداى] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آید. و نیز ر.ک: انبیاء: ۲۸
۱۳ـ عبدعلى جمعه حویزى، پیشین، ج ۵، ص ۵۳، ح ۶۱
۱۳ـ «… فرد افسرده تقریباً همیشه آینده را با بدبینى و نومیدى زیاد مىبیند. او معتقد است که اقدامات وى، حتى اگر بتواند از عهده آنها برآید، محکوم به شکست هستند. … فرد افسرده به تعداد زیادى دلیل براى شکست آینده مجهّز است، و اصلا دلیلى براى موفقیت نمىبیند». «وقتى از یک بیمار افسرده سؤال مىشود که چه احساسى دارد، رایجترین صفتهایى که به کار مىبرد عبارتند از: غمگین، دمغ، بدبخت، درمانده، ناامید، تنها، ناخشنود، اندوهگین، بىارزش، شرمنده، حقیر، نگران، بىمصرف، گناه کار». (دیوید روزنهان و دیگران، روان شناسى نابهنجارى آسیب شناسى روانى، ترجمه یحیى سیدمحمدى، تهران، ارسباران، ۱۳۷۹، ج ۲، ص ۱۱ و ۶)
۱۵ـ ر.ک: غلامحسین معتمدى، پیشین، ص ۳۹
۱۶ـ شبیه آیه مزبور، آیه ۸۳ سوره اسراء است که خداوند مىفرماید: (وَ إِذا أَنْعَمْنَا عَلَى الإِنسَانِ أَعْرَضَ وَ نَأَى بِجَانِبِهِ وَ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کَانَ یَؤُوساً)؛ (و چون به انسان نعمت ارزانى داریم، روى مىگرداند و پهلو تهى مىکند و چون آسیبى به وى رسد نومید مىگردد.) فردِ بدبین چون توجیه عقلانى و منطقى صحیحى از رابطه خود با اجتماع و هستى ندارد، حوادث را نسبت به خود به صورت تحمیل مىنگرد. بنابراین، احساس فشار روانى مىکند و دچار ناامیدى مىگردد.
۱۷ـ ر.ک: ناصر مکارم شیرازى و دیگران، پیشین، ج ۹، ص ۳۱ / على اکبر هاشمى رفسنجانى و دیگران، تفسیر راهنما، ج ۸، ص ۳۰
۱۸ـ محمدبن یعقوب کلینى، پیشین، ج ۲، ص ۵۴۴، ح ۳
۱۹ـ نهج البلاغه، حکمت ۹۰
۲۰ـ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۸
۲۱ـ آمدى، پیشین، ج ۱، ص ۱۸۰
۲۲ـ همان، ج ۲، ص ۸۱
۲۳ـ نهج البلاغه، حکمت ۲۱
۲۴ـ آمدى، پیشین، ج ۲، ص ۳۶
۲۵ـ براى تفصیل مطلب رجوع کنید به: محمدتقى مصباح، پیشین، ج ۱، ص ۴۰۲
۲۶ـ ر.ک: امام خمینى، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره)، ۱۳۸۰، ص ۱۲۹
۲۷ـ محمدبن یعقوب کلینى، پیشین، ج ۲، ص ۵۵، ح ۱
منبع: ماهنامه معرفت؛ شماره۸۱؛ نویسنده: محمدرضا داودى