- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- 0 نظر

مقدمه
کشور ایران به لحاظ جغرافیایى در منطقهاى واقع شده است که بزرگترین منبع تولید مواد مخدر در کنار خود دارد. واقع شدن در مسیر اصلى قاچاق این مواد و همچنین برخوردارى جامعه ایران از ویژگىهایى همچون جوان بودن جمعیت و قرار داشتن در دوران گذار و تحولات ناشى از آن جامعه، ما را در برابر صدمات مرتبط با مواد مخدر آسیبپذیر ساخته است.
گرفتار آمدن گروه بزرگى از جوانان در دام این مواد و کاهش مستمر میانگین سن اعتیاد، باعث اتخاذ سیاستها و اقدامات گستردهاى از سوى نظام جمهورى اسلامى ایران براى مقابله با تهدیدات ناشى از این مواد گردیده است که از جمله آنها مىتوان به مبارزه شدید با سوداگران مرگ اشاره کرد.
در کنار چنین برنامههایى مبارزاتى، اجراى برنامههاى پژوهشى جهت شناخت ویژگىهاى روانشناختى، پیشگیرى و درمان شخصیت مختل شده افراد گرفتار در دام اعتیاد ،ضرورى به نظر مىرسد.
تعاریف
اعتیاد: عبارت است از یک حالت روانى و گاهى جسمانى ناشى از تاثیر دارو بر روى یک موجود زنده که به اجبار به بروز رفتار و عکسالعملهاى خاصى در فرد مىانجامد و همیشه با یک کشش افراطآمیز همراه است(اداره پیشگیرى استان سیستان و بلوچستان ۱۳۷۷)
از سوى دیگر، اعتیاد واژهاى است که امروزه به دلیل کاستىهاى آن از اصطلاح، وابستگى به مواد، استفاده مىشود. وابستگى نیز به نوبه خود به معناى تمایل شدید فرد به ادامه مصرف یک ماده مىباشد به طورى که وابستگى به عنوان یک سندرم بالینى با جنبههاى رفتارىشناختى و فیزیولوژیکى باعث مىشود که فرد مصرف مواد را به رفتارهاى دیگر ترجیح دهد.
سوء مصرف: بدین معناست که اگر چه فرد نسبت به آن مواد اعتیاد ندارد ولى آن را مصرف مىکند.
معیارهاى تشخیص: براى تشخیص وابستگى به مواد حداقل وجود سه نشانه از نشانههاى زیر لازم است:
۱- تحمل: افزایش تدریجى مقدار ماده مصرفى لازم براى دستیابى به علائم مصرف آن ماده؛
۲- پیدایش علائم ترک و در صورت عدم مصرف یا کاهش مقدار مصرف؛
۳- تمایل دائمى به مصرف و تلاشهاى ناموفق براى کاهش یا قطع مصرف ماده؛
۴- مختل شدن فعالیتهاى اجتماعى، شغلى و تفریحى؛
۵- تداوم مصرف على رغم آگاهى از عوارض آن(رحیمى موقر و همکاران، ۱۳۷۶)
معتاد: به انسانى اطلاق مىشود که از چهار طریق خوردن، تزریق، دود کشیدن یا تنفس و بالاخره مقعد، به مصرف یک یا چند ماده مخدر به طور مداوم مىپردازد و در صورت قطع این عمل، با مشکلات تنفسى، روانى و رفتارى به تنهایى و یا با هم دچار مىگردد.(اداره پیشگیرى استان سیستان و بلوچستان، ۱۳۷۷)
به عبارت دیگر معتاد، قربانى یک نوع وابستگى دارویی یا روانى به مواد مخدر شناخته مىشود.(بررژه، ۱۳۶۸)
شخصیت معتاد
استعمال مواد مخدر، انسان را دچار بىتفاوتى نسبت به پستى و بلندىهاى زندگى مىکند یعنى در شخص معتاد، شخصیت عذر اجتماعى بروز مىکند و اکثر آنان در حالتى جنگ و گریزند. با اجتماع، میانه خوبى ندارند و نه تنها به افراد بلکه به اجتماع نیز وفادار نیستند. اینان عادات و رسوم ملى و مذهبى را زیر پا مىگذارند.
حس مسئولیت فردى و اجتماعى ندارند، اغلب قید و بندى احساس نمىکنند، خودپسندند و دیگران را مسئول اعمال و رفتار خود قلمداد مىکنند، نمىتوانند احساس گناه کنند، مرتب از دیگران انتقاد دارند و تمایل به کار کردن ندارند. اگر هم به کارى مشغول شوند، نمىتوانند به خوبى آن را انجام دهند. معتادان، به ظاهر خود بىعلاقهاند، زیاد دروغ مىگویند، افکار عجیب و غریبى دارند و در حالت افسردگى و گوشهگیرى به سر مىبرند.
در واقع استعمال مواد مخدر، اراده، شهامت و جرات را از بین مىبرد. افراد مبتلا را به طور کامل بىهدف مىکند؛ قدرت جسمى آنها را به تحلیل مىبرد و آنان، جرات مقاومت، ایستادگى و پشتکار در برابر مشکلات را از دست مىدهند. تنها هدف فرد معتاد، بدست آوردن ماده مورد اعتیاد است.
تا زمانى که نشئه است، ایمان و اعتقادش پابرجاست و وقتى خمار مىشود، به جز مواد مخدر، چیز دیگرى را پذیرا نیست. معتادان به تریاک، اغلب علاقمندند که تنها و بدون مسئولیت خانوادگى به سر ببرند زیرا لذت خود را فقط در منقل و وافور مىبینند و در کنار آن، احساس خوشبختى میکنند و دیگر نیازى به خانواده ندارند.(اداره پیشگیرى استان سیستان و بلوچستان، ۱۳۷۷)
بین شخصیت و اعتیاد، رابطهاى متقابل وجود دارد یعنى فرد به علت وضع خاص شخصیتى و نیازها و شکستها، ناتوانى در برخورد با مسائل و ناکامى در زندگى، عدم ثبات عاطفى و ناملایمات دیگر به اعتیاد روى مىآورد و بدین ترتیب، بین اعتیاد و شخصیت، دور باطلى ایجاد مىگردد که مبارزه با آن، مستلزم تغییر شرایط بیرونى و درونى از طریق ایجاد اراده و روحیهاى قوى و آسیبناپذیر مىباشد.
بالاخره فساد بافتهاى مغزى در اثر مصرف مواد مخدر، موجب مىگردد که شخص، کنترل حرکات خود را از دست بدهد و آمادگى آسیبرسانى به خود و دیگران را پیدا نماید.
علل و انگیزههاى گرایش به اعتیاد
۱- جستجوى پناهگاه: انسان کنونى با از دست دادن ارزشهاى معنوى، دچار اضطراب و پریشانى گردیده است و به دنبال یافتن پناهگاه و مایه آرامشى مىباشد. از این رو، زمانى که اوضاع را بر وفق مراد خود نمىبیند، به سرابها دل مىبندد.
۲- دوستان ناسالم: تنگناهاى زندگى و بیشتر سهلانگاریها و بىدقتىها در انتخاب دوستان موجب مىگردد که افرادى به حریم خانوادهها و منازل راه یابند که هیچ نوع شایستگى دوستى و آشنایى در آنها وجود ندارد اینان همان افرادى هستند که معاشران خود را به راههاى انحراف اعتیاد و آلودگىها سوق مىدهند.
۳- کامجویى در عالم خیال: مواد مخدر، انسانها در عالم خیال سیر مىدهد و آنها را از واقعیتهاى زندگى دور نگه مىدارد از این رو، کامیابى خیالى و تسکینخاطر موقتى براى کسانى که در صحنههاى واقعى زندگى موفقیتى به دست نیاوردهاند عاملى جهت روى آوردن به این گونه مواد به شمار مىآید:
۴- بیکارى و اشتغال کاذب؛
۵- سابقه اعتیاد در خانواده؛
۶- کنجکاوى و حساسیت دوران بلوغ؛
۷- محرومیت در خانه و خانواده؛
۸- آزادى بیش از حد؛
۹- فقدان ایمان و درک فضائل انسانى؛
۱۰- محیط مساعد؛
۱۱- خانواده ازهمپاشیده و متزلزل(اداره پیشگیرى استان سیستان و بلوچستان، ۱۳۷۷)؛
بدین ترتیب، عواملى که موجب اعتیاد مىگردند عبارتند از:
۱- کمبود اعتماد به نفس: مانند فردى که در مقابل درخواست دوستانش براى کشیدن حشیش، جرات مخالفت ندارد.
۲- ناراحتى روانى: کسى که ناراحتى اعصاب دارد و براى کاهش افسردگى خود، مواد مصرف میکند.
۳- درد یا بیمارى جسمى مزمن: مانند فردى که دچار پادرد است یا کودکى که گوشدرد دارد و به جاى درمان توسط پزشک، خود فرد یا خانواده او به اشتباه از تریاک استفاده مىکنند.
عواملى که مربوط به شرایط فرد و محیط خارجى است
۱- عوامل مخاطرهآمیز فردى
الف: دوره نوجوانى: مخاطرهآمیزترین دوران زندگى از نظر شروع به مصرف مواد مخدر، دوره نوجوانی- دوره انتقال از کودکى به بزرگسالى و کسب هویت فردى و اجتماعی- به شمار میآید.
ب: صفات شخصیتى: عوامل مختلف شخصیتى با مصرف مواد ارتباط دارند و برخى از صفات، پیشبینىکننده احتمال اعتیاد هستند از جمله عدم پذیرش ارزشهاى نسبى و رایج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نیاز شدید به استقلال، صفات ضد اجتماعى، پرخاشگرى شدید، احساس فقدان کنترل بر زندگى خود، اعتماد به نفس پایین، فقدان مهارتهاى اجتماعى و انضباطى.
ج: اختلالات روانى: در ۷۰ درصد موارد، اعتیاد با اختلالات دیگر روانپزشکى نیز همراه است.
د – نگرش مثبت به مواد مخدر: افرادى که نگرشى مثبت یا خنثى به مواد مخدر دارند، بیش از کسانى که دیدگاهشان منفی است در خطر اعتیاد قرار دارند مانند کسانى که از این مواد جهت کسب بزرگی، رفع دردهاى جسمى و خستگى و کسب آرامش روانى استفاده مىکنند.
۲- عوامل مخاطرهآمیز محیطى
الف – خانواده: خانواده اولین مکان رشد شخصیت، تشکیل باورها و کسب الگوهاى رفتارى براى فرد است. از این رو، ناآگاهى والدین، ارتباط ضعیف والدین با فرزندان، فقدان انضباط در خانواده، خانواده متشنج یا آشفته و از هم گسیخته از نقش بسزایى در گرایش به مواد مخدر برخوردارند.
ب – دوستان: در ۶۰ درصد موارد، اولین مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ مىدهد؛ چنان که ارتباط و دوستى با همسالان مبتلا به سوء مصرف مواد، عامل مستعدکننده مهمى براى ابتلاى نوجوانان به اعتیاد به شمار مىآید و مصرفکنندگان این مواد، براى گرفتن تائیدی جهت رفتار خود از دوستان، سعى مىکنند آنان را نیز به این عمل وادار نمایند.
۳- عوامل مخاطرهآمیز اجتماعی
الف – فقدان قوانین و مقررات جدى: فقدان قوانین و مقررات جدى بر ضد خرید و فروش حمل و مصرف مواد مخدر، موجب وفور و ارزانى آن مىشود.
ب – مصرف مواد به عنوان یک هنجار اجتماعى: در جوامعى که مصرف مواد نه تنها ضد ارزش تلقى نمیشود بلکه جزیی از آداب و سنن جامعه و یا نشان تمدن و تشخص و وسیله احترام و پذیرایى است به فراگیر شدن آن خواهد انجامید.
ج – کمبود امکانات فرهنگى، ورزشى،تفریحى: کمبود امکانات لازم براى ارضاى نیازهاى طبیعى، روانى و اجتماعى نوجوانان و جوانان از قبیل کنجکاوى، تنوع طلبی، هیجان، ماجرا جویى و … به گسترش استعمال این مواد کمک خواهد کرد.
د- عدم دسترسى به سیتسمهاى خدماتى، حمایتى، مشاورهاى و درمانى: فقدان امکانات لازم و عدم دسترسى به خدماتى که در چنین مواقعى بتوان فرد را از نظر روانى مالى، شغلى، بهداشتى و اجتماعى حمایت نمود به افزایش گستره این مواد منجر خواهد شد.
هـ- توسعه صنعتى جامعه، فقدان مهارت کافى، کمبود فرصتهاى شغلى و محرومیت اقتصادى: توسعه صنعتى، جوامع را به سمت شهرى شدن و مهاجرت از روستاها به شهرها سوق مىدهد.
مهاجرت باعث مىشود تا فرد با موانع جدیدى برخورد نماید و در صورت ناکامى و ناآگاهى، به مصرف این گونه مواد روى آورد.(رحیمى موقر و همکاران، ۱۳۷۶).
مراحل اعتیاد
اعتیاد به هر شکلى که باشد معمولا طى یک دوره سه مرحلهاى انجام مىگیرد:
۱- مرحله آشنایى: در این مرحله شخص در اثر مسامحه یا تشویق دیگران یا میل به انجام یک کار تفریحى یا کنجکاوى یا علل دیگر مانند کسب لذت با مصرف مواد مخدر آشنا مىشود.
۲- مرحله میل به افزایش مصرف مواد: در این مرحله بدن هر روز به دریافت مواد بیشتر نیاز پیدا مىکند. بعد از مدت ها استفاده نامرتب از مواد مخدر، شخص دچار شک و تردید مىشود و براى رهایى از آن، دست به مبارزه با امیال خود مىزند.
۳- مرحله اعتیاد(بیمارى): در این مرحله بعد از شک و تردید و شاید مدتى ترک اعتیاد، شخص سرانجام به مرحله اعتیاد واقعى مىرسد که اگر مواد مخدر بدون رعایت ترتیبات لازم ناگهان قطع شود، نشانههاى سندرم محرومیت بروز مىکند.
عوارض اعتیاد
۱- عوارض جسمى
اگر مصرف روزانه شخص معتاد متوقف گردد، پس از گذشت ده تا دوازده ساعت، عوارض جسمى و ناراحتىهاى عصبى، اضطراب، بىقرارى، عطسه، ریزش مکرر آب از بینى و چشم، ناراحتى عضلانى، فشار شدید در ستون فقرات، دلدرد و دلپیچه، بىاشتهایى، استفراغ مکرر، لاغرى و کاهش وزن نمودار مىگردد.
۲-عوارض روانى
شخص معتاد، فاقد تعادل روانى است و لاابالىگرى، عدم توجه به اصول و مقررات جامعه، تسلیم شدن در برابر پیشامدها، ضعف اراده، بىتوجهى به مسئولیتهاى فردى و اجتماعى، از خصوصیات رفتارى او به شمار میآید.
معتادان از لحاظ عاطفى، نابالغ، عصیانگر، بىقرار و داراى احساسات خصومتزا هستند. افرادى مضطربند که احساس بىکفایتى و تنهایى مىکنند به این واکنشها و تمایلات پسیکونوروتیک و پسیکوپاتیک را مىتوان در آنها تشخیص داد. اصل اتکاى روانى مقدم بر تاثیر اعتیاد بر جسم است زیرا شخص معتاد، پیش از آن که تعادل جسمانى خود را از دست بدهد، تعادل روانى خود را تا رسیدن به دارو از دست مىدهد.
۳-عوارض اجتماعى
معتادان نه تنها مولد و سازنده نیستند، بلکه مصرفکنندگانى هستند که غیر از ضرر اجتماعی، هنرى ندارند. فرد معتاد نسبت به اعضاى خانواده خود، احساس مسئولیت نمىکند. موقعیت اجتماعى او متزلزل است. به دیگران اعتماد ندارد. برآوردن نیازهاى خود را مقدم بر دیگران مىداند. روابط اجتماعى او، بسیار سطحى و تصنعى است و به ندرت مىتواند پیوندهاى مستحکم عاطفى و وفادارى و تعهد داشته باشد.
چنین فردى فقط براى کسى که بتواند براى او مواد مخدر تهیه کند، اهمیت قایل است. بدین ترتیب ارتکاب جرائم معتادان به علت ضعف روابط انسانى، روز به روز بیشتر مىشود و به همین دلیل، اعتماد عمومى و اهمیت اجتماعى به خطر مىافتد، زیرا بیشتر معتادان، براى تامین مخارج مصرف مواد مخدر خود، به راههاى نادرستى نظیر دزدى، تجاوز به دیگران، و آدمکشى روى مىآورند.
انواع مواد
۷-۱ – مواد افیونى
مواد افیونى از گیاه خشخاش به دست مىآیند و تضعیفکننده سیستم عصبى مرکزى مىباشند؛ مهمترین این مواد عبارتند از: تریاک، شیره، و سوخته تریاک، کدئین، پروتئین، مرفین، مپریدین و متادون.
آثار مصرف مواد افیونى
۱- تغییرات روانى یارفتارى(ابتدا سرخوشى و سپس بىتفاوتى، کجخلقى، پرخاشگرى، بىقرارى و..)
۲- تهوع و استفرغ
۳- کاهش احساس درد
۴- احساس گرما، گر گرفتن، خارش بینی
۵- سنگینى دست و پا و رخوت
۶- خشکى دهان
۷- کاهش فشار خون
۸- انقباض مردمک
۹- انقباض عضلات
۱۰-افت عملکرد شغلى و اجتماعى
مصرف طولانى مواد افیونى نیز عوارض زیر را در پى دارد:
۱- اعتیاد
۲- یبوست طولانى
۳- تیره شدن رنگ پوست
۴- کاهش میل جنسى
۵- به هم خوردن دورههاى قاعدگى در زنان
۶- اختلال نعوظ در مردان
۷- کاهش وزن و سوء تغذیه
۸- پایین آمدن سطح سلامتى به علت بىتوجهى به وضعیت بهداشتی
۹- تغییر ساعات خواب و بیدارى
۱۰-افسردگى
۱۱-عوارض تزریقى و ریوى
علائم ترک مواد افیونى
پس از اعتیاد به مواد افیونى، قطع ناگهانى مصرف آنها باعث بروز علائم ناخوشایندى مىشود که ۶ تا ۸ ساعت پس از آخرین بار مصرف، ظاهر مىگردد و تا ده روز باقى مىماند. اوج شدت علائم در روزهاى دوم و سوم پس از قطع به چشم مىخورد:
– درد استخوانى و عضلات
– دلپیچه و اسهال
– آبریزش از چشم و بینی
– عطسه، سکسکه و خمیازه
– سیخ شدن موهاى بدن و احساس سرما و لرز
– بىقرارى
– عصبانیت و پرخاشگرى
ادامه دارد…