- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه: 3 دقیقه
- توسط: حسین فاضلی
- 7:08 ق.ظ
- 4 نظر

عاشقانهها درباره آدمهایی که سن و سالشان به هم نزدیک نبوده، کم نیست و پژوهشهای فراوانی در سراسر دنیا درباره این که تفاوت سنی ایده آل میان زن و مرد چقدر میتواند باشد، انجام شده که گرچه تقریبا همه تاکید میکنند خوشتر آن است که زن از مرد، کوچکتر باشد اما نتایجشان درباره میزان این تفاوت سنی با هم، بسیار متفاوت است.
برخی از این پژوهشها، مقدار تفاوت سنی را بین ۳ تا ۷ سال، برخی بین ۵ تا ۱۰ سال میدانند و برخی دیگر ۴، ۵ و ۶ سال را به عنوان بهترین فاصله سنی اعلام کردهاند. این تفاوت آشکار میان نتایج نهایی پژوهشها، ثابت میکند هنوز در دنیا، اتفاق نظری درباره تفاوت سنی ایده آل زوجها وجود ندارد.
مشاوران ازدواج، علل گوناگونی را برای کوچکتر بودن زن از مرد ذکر میکنند، به طور متوسط زنان زودتر از مردان، به بلوغ عقلی و عاطفی میرسند که یعنی یک دختر و پسر دقیقا همسن از دیدگاه شناختی و توانایی در فکر کردن، ثبات عواطف و تصمیمگیری مثل هم نیستند.
در ازدواجهایی که زن خیلی از مرد بزرگتر است، همیشه این نگرانی وجود دارد که زن، نقش همسریاش را با نقش مادری یا پرستاری از مرد عوض کند و معمولا یک مرد سالم از دیدگاه روانی، چنین شرایطی را نمی پذیرد.
از سوی دیگر، گرچه مردان هم دچار یائسگی میشوند اما دوران یائسگی زنان، پیامدهای منفی زیادی دارد که امکان دارد شرایط نارضایتی مرد بسیار جوانتر را را از روابط زناشویی، ایجاد کند.
شک و اضطراب زنهایی که از شوهرشان بزرگتر هستند، درباره خیانت بیشتر است و افزایش سن همراه با کم شدن زیباییشان در گذر از میانسالی، اعتماد به نفس آنها را به مرور زمان کم میکند و گوش بزنگیشان را درباره تهدیدات زندگی مشترکشان، بیشتر.
زمانی که مردی سراغ زنی بسیار کوچکتر از خودش میرود هم، مشکلات زیادی بروز میکند. برای نمونه امکان دارد همان شک و نگرانی خیانت که پیشتر درباره زنان بزرگتر از مردان به آن اشاره کردیم، سراغش بیاید.
امکان دارد نتواند پاسخگوی نیازهای جنسی همسرش باشد تا شور و نشاط او را برای زندگی، کودکانه و مسخره برداشت کند. همچنین ممکن است در نقش پدر یا والدی مطلقاً حمایتگر، فرو برود و نقش همسریاش را از یاد ببرد.
تا اینجای کار، آن عاشقهایی که تفاوت سنیشان با محبوبشان زیاد است، دلواپس شدهاند و شاید هم حساب و کتاب میکنند که آیا ادامه ارتباط عاشقانهشان، کار درستی است یا نه؛ اما حالا ما میخواهیم یک قانون دیگر را رو کنیم که جامعتر از پژوهشهای قبلی است و اگر نگران اختلاف سنی خودتان و طرف مقابل هستید، فقط کافیست شرایطتان را با آنچه ما در این قانون میگوییم مقایسه کنید تا به یک تصمیم نهایی برای ازدواج برسید.
قانون ما، مقایسه «سن نشاط» دو طرف ازدواج است. این سن با سن شناسنامهای آدمها تفاوت دارد. سن نشاط، بر اساس روحیه و شادابی هر فرد تخمین زده میشود.
برای نمونه سن نشاط مرد ۵۵ سالهای که به شدت پرانرژی و شاد است و تمایل دارد در فعالیتهای افرادی جوانتر از خودش شرکت کند، شوق زیادی برای زندگی کردن و تفریح دارد، ممکن است کمتر از ۴۵ سال باشد اما سن نشاط جوان ۲۲ سالهای که اغلب اوقات در خانه نشسته است، حوصله حرف زدن با کسی را ندارد و ترجیح میدهد همه وقتش را روی کاناپه دراز بکشد و ترکهای سقف را بشمرد، از ۲۲ سال بسیار بیشتر است.
اگر سن نشاط دو طرف با هم منطبق باشد و از نظر هیجانی، شبیه هم باشند و مطمئن باشیم که آنها این ویژگیها را در آینده هم حفظ میکنند و این سرخوشیشان فقط تاثیر سرتونین همان هورمون عاشقی که آدمها را سرخوش میکند، نیست، ازدواج آنها تا حد زیادی موفقیتآمیز است.
به هر حال اختلاف سنی تا اندازهای مجاز است که تفاوت میان عقاید، باورها، خاطرات و سطح فرهنگی و اعتقادی زوجها چالش برانگیز نشود و علاقه و انعطافپذیری دو طرف به هم آنقدر زیاد باشد که حاضر باشند تفاوتهای روانی و جسمی هم را بپذیرند.
منبع: میگنا(دانشنامه روانشناسی و علوم تربیتی)؛ مریم یوشی زاده