- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- 0 نظر
۷) مسائل اقتصادی و مالی
زندگی زناشویی، بر پایه اشتراک بنا شده است. از این رو به کار بردن عبارتهایی از قبیل «مال من»، «جهیزیه من»، «مال تو» و نظایر آن پایه اشتراک را متزلزل و به تفرقه و جدایی تبدیل میکند. زن و شوهر جوان، آگاه و بصیر، روی این عبارتها خط بطلان میکشند و آنها را به « مال ما »، «مسئله ما» و «مشکل ما» تبدیل میکنند.
پیوندهایی که بر پایه انگیزههای مادی و ثروث زن یا شوهر پیریزی شده، پس از مدتی از هم میگسلد و بنیاد خانواده را متلاشی میکند. قدیمیها جمله زیبایی را میگفتند که : «آدم نان خالی بخورد، اما دلش خوش باشد.» این جمله بیانگر آن است که نیازهای مادی انسان در حد متوسط تأمین شود، اما نیازهای روانی باید در حد بالا مورد توجه قرارگیرد.
انسانها نیازهای مادی دارند که باید در حد متعادل ارضاء شود، اما مسائل مادی نباید همه ی امور را تحت الشعاع قرار دهد. زندگی زناشویی نشیب و فراز دارد و زن و شوهر باید با رعایت صرفه جویی، قناعت و عدم تجمل گرایی مسائل اقتصادی زندگی مشترک خود را تنظیم و اداره کنند.
گاهی اوقات مسائل مالی و اقتصادی بهانه هستند و زمانی که از زن یا شوهر سؤال میشود که چرا با یکدیگر سازش ندارید، به این گونه مسائل اشاره مینمایند و در نهایت «عدم توافق» و «عدم تفاهم» را عامل اصلی طلاق و جدایی معرفی میکنند. بدیهی است که این عامل کلی و مبهم (عدم توافق) نمیتواند ما را به سوی شناخت عواملی که سلامت خانواده را تهدید میکنند، هدایت کند.
۸) موانع فرهنگی و طبقاتی
گاه فرهنگ زن یا مرد به لحاظ عدم تناسب یا تضاد، سلامت خانواده را تهدید میکند. برای مثال ناهماهنگی فرهنگی و طبقاتی زن و شوهر (مانند فرهنگ شهری در مقابل فرهنگ روستایی) گاهی باعث تهدید بنیاد خانواده میشود.
متأسفانه بعضی افراد به تعهدات اخلاقی و ارزشهای حاکم مقید نیستند و این مسئله موجب میشود زن و شوهر در ظاهر زیر یک سقف با یکد یگر زندگی کنند، اما روح آنها از همدیگر فاصله داشته باشد. در این وضعیت زن یا شوهر با «منم منم» گفتن!! و تفاخر به اصل و نسب خود، سعی میکند همسر خود را سرزنش و تحقیر کند. بدیهی است در چنین خانواده ای احساس حقارت هر یک از زوجین موجب میشود فضای روانی و عاطفی نامساعدی به وجود آید و زوجین از یکدیگر متنفر شوند.
۹) هوسرانی و ازدواج مجدد
عامل دیگری که سبب آسیب زایی خانواده میشود تنوع طلبی، هوسرانی و ازدواج مجدد زن یا شوهر است. شوهر یا زن به فرمان احساسات خود، با زن یا مرد دیگری ارتباط نزدیک برقرار میکند و رابطه خود با همسر قبلی را سست مینماید. در این شرایط عواملی از قبیل زیبایی و یا ثروت طرف مقابل موجب گرایش به روابطی خارج از چهارچوب خانواده یا بر قراری روابط پنهانی میشود. این وضعیت موجب میشود روابط زن و شوهر مخدوش گردد، بنیاد خانواده سست شود و سرنوشت فرزندان به خطر افتد.
۱۰) سوء تفاهمها و سوء ارتباطات
مهمترین عامل آسیبپذیری خانواده، بروز سوء تفاهمها و سوء ارتباطات است. بنابراین هر یک از زن و شوهر به سهم خود مسئولیت دارند که از به وجود آمدن سوء تفاهمها و سوء ارتباطات پیشگیری کنند و در اولین فرصت ممکن به حل و فصل آنها بپردازند. زیرا سوء تفاهمها و سوء ارتباطات به صورت یک فرایند مخرب و پیش رونده عمل میکنند. گاهی یک سوء تفاهم ساده در صورت مرتفع نشدن همچون یک گلوله برفی کوچک که به تدریج به یک بهمن بزرگ تبدیل میشود، بنیان زندگی زناشویی را از بیخ و بُن بر میکند و متلاشی میسازد.
۱۱) انتقامگیری و بهانهجویی
انتقامگیری، بهانهگیری و عیبجویی از مهمترین عوامل آسیبزایی خانواده و روابط زن و شوهر به شمار میآیند. طرح مکرر «دلخوریها»، نقاط ضعف و نارساییها، ساختمان روابط زناشویی را تهدید و تخریب میکند. بنابراین در مواقع اختلاف و خطا سعی کنید همسرتان را عفو کنید؛ نقاط مثبت او را ببینید و «کهنه قبالهها» را زنده نکنید! همچنین سعی کنید به قول معروف از «کاه»، «کوه» نسازید و با دیده اغماض به رفتار و گفتار یکدیگر نگاه کنید. راستی زن و شوهری که قصد آزار و اذیت یکدیگر را دارند، کانون خانواده را در چه وضعیتی قرار میدهند؟
۱۲) سلطهگری شوهر یا زن
خانواده، کانون محبت، آزادی، تفاهم و مشورت است. هرگاه روش شوهر یا زن در زندگی مشترک، سلطهجویی و سلطهگری باشد و هرکدام بخواهند نظرات خود را به اعضای خانواده تحمیل کنند، فضای خانواده به یک فضای استبدادی و نامطلوب تبدیل میشود. در چنین فضایی شوهر یا زن مرتب به دیگران دستور میدهند، امر و نهی میکنند و هنگام بروز یک رفتار نامطلوب، اعضای خانواده را تهدید میکنند و یا اجازه صحبت به دیگران نمیدهند.
این وضعیت سلامت خانواده را به خطر میاندازد و اعضای خانواده احساس حقارت میکنند. نتیجه این وضع، سرکشی، نافرمانی و لجاجت در رفتار اعضای خانواده خواهد بود. در چنین خانوادهای مشارکت و مشاورت معنا ندارد و شوهر یا زن تنها تصمیم گیرنده و همه کاره است. در هر صورت «مرد سالاری» یا «زن سالاری» بنیان خانواده را متزلزل میکند و موجب بروز ستیزههای خانوادگی میشود.
۱۳) بینظمی و عدم مسئولیت
یکی از عواملی که کانون مقدس خانواده را تهدید میکند، دیرآمدن به خانه به ویژه از طرف شوهر است. شوهری که ساعتهای متوالی، زنش را تنها در خانه رها میکند و وقت خود را با دوستان مجرد خود به خوشگذرانی میگذراند، موجب میشود روابط خانوادگیاش مخدوش گردد. همچنین گاهی اوقات شوهر به مسافرتهای طولانی قابل اجتناب میرود و خانواده را برای مدت طولانی ترک میکند و تنها میگذارد. پیامد این وضعیت چیست؟ یکی از شِکـوههای زنان از شوهران خود این است که: «شوهر من دیر به خانه میآید» یا «زمان به خانه آمدن او مشخص نیست».
۱۴) بیتوجه به امور خانه
گاهی اوقات بیتوجهی به برخی مسائل و عدم مشارکت در امور خانه موجب میشود زن یا شوهر این بیتوجهی به امور خانه را به بیتوجهی و بیعلاقگی به شخص خود تعمیم یا نسبت دهد. برای مثال شیر آب خراب است و چند وقت است که چکه میکند. ساعت خراب شده است و چند روز است که نیاز به تعمیر دارد. دکمه پیراهن چند وقت است افتاده و کسی به فکر دوختن آن نیست.
بنابراین اگر زن یا شوهری گفت: «همسر من به فکر خانه و خانواده نیست، من برا ی او ارزشی ندارم، او سرش به کار خودش گرم است و …» اظهارات او میتواند نشانههای خطر و آسیبزایی خانواده محسوب شود.
عدم همکاری شوهر در امور خانه به ویژه در دوران بیماری و بارداری زن، مورد خاصی است که موجب میشود زن دلسرد شود و این وضعیت را نشانه بیعلاقگی یا بیوفایی شوهر بداند. روزی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به خانه دخترش حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) رفت و دید دخترش پای دیگ نشسته و حضرت علی(علیه السلام) برایش عدس پاک میکند. از صفا و صمیمت این زن و شوهر بسیار خوشش آمد و فرمود: «مردی که به زن و فرزندش از روی محبت خدمت کند، خدا برایش خیر دنیا و آخرت میخواهد».
۱۵) عدم فرزندآوری و نازایی
یکی از هدفهای ازدواج و تشکیل خانواده، بقای نسل است. متأسفانه برخی از زنان یا شوهران به دلایل گوناگون توانایی باروری ندارند و نازا هستند. این عامل موجب میشود که روابط زناشویی مختل و یا منجر به انحلال خانواده گردد. البته پذیرش یک کودک به فرزندخواندگی میتواند راه مناسبی برای حل این مشکل باشد. به طور معمول زنها بیشتر از مردها دچار عقیمی و نازایی میشوند.
شایان ذکر است که زنهای نازا احساسهای ضد و نقیض دارند و چه بسا دچار اضطراب میشوند. نازایی دلایل گوناگون دارد که خوشبختانه در سالهای اخیر پیشرفتهای علمی چشمگیری برای درمان آن به عمل آمده است. به هرحال عقیم بودن یکی از زوجین میتواند یکی از موارد صدور جواز طلاق باشد. با وجود این، تأثیر «داشتن فرزند» یا «نداشتن فرزند» بر آسیبپذیری خانواده به وضوح مشخص نیست و پژوهشگران گزارشهای متناقضی را منتشر کرده اند.
۱۶) ناتوانیهای جنسی
یکی از هدفهای ازدواج، پاسخگویی به نیازها است. متأسفانه برخی از افراد به دلائل گوناگون دچار سردمزاجی هستند و قادر به ارضای مطلوب نیازهای همسر خود نیستند. این وضعیت در دراز مدت آسیب زاست و هر یک از زوجین باید با شجاعت و صداقت به این مشکل توجه کند و با مشورت با افراد متخصص مانند روان پزشک، متخصص کلیه و مجاری ادرار و متخصص روان شناسی و مشاور خانواده به حل و فصل آن بپردازد.
سردمزاجی، یکی از شایعترین اختلالهایی است که به جز موارد نادری که نتیجه اختلال در کار غدد جنسی است، اغلب جنبه روانی دارد.
روابط زناشویی، نوعی معامله فیزیولوژیک و عاطفی میان زن و شوهر است که یکی از مهمترین عوامل رضایت عاطفی و روانی متقابل بین زن و شوهر است. قابل ذکر است که نقش عوامل روانی در چگونگی عمل زناشویی زن بیشتر از مرد حائز اهمیت است و گاهی اوقات زن، سردمزاجی را به عنوان مکانیسمی علیه بدرفتاریهای شوهر به کار میبرد. از این رو شوهری که در این مورد از همسر خود شکایت دارد باید ابتدا خود زمینههای عاطفی مثبت را در همسرش به وجود آورد.
۱۷) عوامل دیگر
در میان عواملی که سلامت خانواده را تهدید میکنند، عوامل گوناگونی وجود دارد که برشمردن همه آنها کار بسیار دشواری است و به طور کامل نمی توان آنها را مورد بحث قرار داد. لذا به طور اختصار باید عوامل زیر نیز مورد توجه قرار گیرند:
– بداخلاقی و عدم تحمل اخلاق یکدیگر (عدم توافق اخلاقی)
– افراط و تفریط در نظم و انضباط
– کار و اشتغال بیش از حد
– عدم تعادل روانی و عاطفی
– خودپسندیها و خودخواهیها
– عدم آشنایی و رعایت حقوق یکدیگر
– ازدواج تحمیلی، مصلحتی و شتابزده
– توجه به ظواهر و امورمالی
– ندادن نفقه و عدم تأمین نیازهای مادی
– بیماریهای جسمانی و روانی (بیماریهای مسری و عفونی)
– اعتیاد به مواد مخدر و الکل و کشیدن سیگار
– زندانی بودن زوج یا زوجه
– بیبند و باری در معاشرتها
– اختلالات عاطفی و شخصیت (مثل لجبازی و یکدندگی و غرور کاذب)
– مصرف گرایی و تجملگرایی
– عدم رعایت عدالت و انصاف
– بدبینی و سوء ظن
– اختلاف زیاد زوجین از نظر سن و تحصیلات
– پایین بودن سن ازدواج
– عدم تناسب علاقهها و رغبتها
– عدم اشتغال زن در خارج از خانه بدون رضایت شوهر
– پیروی از آرزوها و استمرار برنامههای دوران تجرد
– تحقیر و تمسخر همسر
منبع: ماهنامه پیوند
تبیان